گفتگویی با دکتر بهنام شکيبايي مقدم دندانپزشک افتخارآفرين ايراني در عرصه جهاني
دکتر بهنام شکيبايي مقدم يکي از افتخار برانگيزترين دندانپزشکان ايراني در عرصه جهاني است که از آلمان به ايران بازگشته است. او اولين دندانپزشک ايراني است که تا کنون 2 بار موفق به دريافت جايزه اول علمي جراحان لثه آلمان در سالهاي 2007 و 2010 شده است. شکيبايي همچنين برنده جايزه علمي پروفسور يلدا از دانشگاه علوم پزشکي تهران در سال 2011 است. وي يکي از 4 فوق تخصص جراحيهاي ميکروسکوپي و کم تهاجمي بازسازي استخوان فک، لثه و ايمپلنت در جهان است. به دليل اختراعات و تحقيقاتش از او به عنوان ابداع کننده کاربرد بزرگنمايي و ابزارهاي ميکروسرجري در زمينه ايمپلنتولوژي در دنيا نام برده ميشود. شکيبايي اولين مخترع ايراني است که ابزارها و تکنيکهاي جراحي کم تهاجمياش در دانشگاههاي معتبر اروپائي و آمريکائي تدريس ميشوند. وي همينطور اولين محقق ايراني است که تکنيک جراحياش در زمينه بازسازي ميکروسکوپي استخوان فک به صورت 3 بعدي و زنده در 3 قاره جهان همزمان از طريق ماهواره پخش شده است. او متخصص جراحي دهان، فک و صورت از دانشگاه برلين و بن، ماستر ايمپلنتولوژي(DGI) و ماستر پريودونتولوژي(DGP)، عضو هيات علمي و مدرس دانشگاه دوسلدورف آلمان، استاد آکادمي بينالمللي کارلزايس سوئيس و استاد انجمن ايمپلنتولوژي آلمان(DGI) است. با وي درباره سطح علمي دندانپزشکي ايران در مقايسه با ديگر کشورها، دغدغههاي وي در ايران و در عرصه بينالمللي و نيز به تحقق رسيدن يا نرسيدن اهداف وي در ايران به گفتوگو نشستيم.
چه دليلي اين علاقه را در شما ايجاد کرد که فعاليت پزشکي خود را در ايران شروع کنيد؟
دو دليل وجود داشت که به اين فکر بيفتم که فعاليت خود را در ايران شروع کنم. دليل اول من اين بود که حدود 9 سال پيش، من همکاري علميام را با انجمنهايي چون انجمن تخصصي جراحي لثه و انجمن تخصصي دهان، فک و صورت ايران شروع کردم. اين شروع به اين صورت بود که سالانه براي سخنراني در کنگرههاي انجمنهاي نام برده دعوت ميشدم و همينطور با کارگاههاي جراحي و علمي که براي آنها ميگذاشتم، زمينهاي فراهم شد که من با رشته خودم در ايران بيشترآشنا شوم.
دليل ديگر همايشي بود که در سال 1388 در هامبورگ آلمان به نام همايش طرح جذب دانش و سرمايه رياستجمهوري برپا شده بود و از کل اروپا 85 نخبه ايراني از رشتههاي مختلف به اين همايش دعوت شده بودند و من هم از طرف سفارت ايران در آلمان به اين همايش دعوت شده بودم. در پانل پزشکي اين همايش، من يکي از اختراعاتم را ارائه کردم که توجه شرکت کنندگان را به خود جلب کرد و هيات بلند پايهاي که از طرف رياست جمهوري ايران در اين همايش حضور داشتند من را به ايران دعوت کردند.
آيا شما به جز ايران در کشورهاي ديگر هم فعاليت داريد؟
بله. فعاليت من بينالمللي است. من به همراه يک متخصص ژاپني، يک متخصص آلماني و يک متخصص سوئيسي يک رشته مافوق تخصصي جديد را در دنيا به نام جراحيهاي ذرهبيني، ميکروسکوپي و کم تهاجمي در زمينه بازسازي استخوان فک، لثه و ايمپلنت پايهگذاري کرديم. ما 4 نفر قبل از اين کار بايد دوره 4 ساله تخصصي جراحي دهان، فک و صورت، دوره 2 ساله فوق تخصصي جراحي لثه، دوره 2 ساله فوق تخصصي جراحي ايمپلنت و دوره 2 ساله فوق تخصصي جراحي ميکروسکوپي و ذرهبيني داخل دهان را ميگذرانديم تا بتوانيم اين رشته مافوق تخصصي را بنيانگذاري کنيم و چون تعداد ما محدود است، کار ما در راستاي درمان، تحقيقات و تدريس بينالمللي است. من در حال حاضر در دانشگاه دوسلدورف آلمان تدريس ميکنم و همينطور سرپرستي بخش ايمپلنتولوژي کارل زايس آکادمي سوئيس، به عنوان معتبر ترين موسسه تعليمات دندانپزشکي ميکروسکوپي حال در دنيا، را به عهده دارم. بدين ترتيب 3 ماه در مطبم در تهران فعاليت درماني دارم و 3 هفته براي تحقيقات و تدريس به اروپا ميروم.
دندانپزشکي ايران را از نظر سطح علمي با کشورهايي که در آنجا تدريس ميکنيد مثل آلمان و سوئيس چگونه ارزيابي ميکنيد؟
دندانپزشکي يک رشته فني به حساب ميآيد يعني در اين رشته هم به علم تئوري پزشکي نياز است و هم تا حدود زيادي به تکنولوژي و فناوري. در کشورهاي صنعتيتراز اول دنيا، چون امکانات و فناوري پيشرفتهتري وجود دارد، رشته دندانپزشکي در اين کشورها باسرعت بيشتري ترقي ميکند.
دندانپزشکي درايران نسبت به دهههاي پيش بسيار تغيير کرده ولي کماکان جا براي پيشرفت زياد دارد. متاسفانه اخيرا به دليل عدم ثبات اقتصادي، تحريمها و واردات مواد دندانپزشکي با کيفيت پائين به کشور، کيفيت درمان، تحقيقات و تدريس دندانپزشکي نيز تحت شعاع قرار گرفته است.
مشکل اساسي در دندانپزشکي ايران را در چه چيزهايي ميبينيد؟
همانگونه که در سوال قبل اشاره کردم مشکل اساسي که درحال حاضر علم دندانپزشکي با آن مواجه است اين است که وضعيت اقتصادي کشور ثبات لازم را نداردو اين بيثباتي باعث ميشود بيمار نتواند هزينه درمانهاي سطح بالاي دندانپزشکي را براي خود دقيق محاسبه کرده و پرداخت کند. و اين در عملکرد درماني پزشک معالج بي تاثير نيست. براي مثال، ريشه درماني کامل يک دندان آسيابي،توسط يک متخصص تاپ در آلمان، سوئيس، انگلستان و يا کشورهاي ديگر صنعتي زير ميکروسکوپ و با بهترين مواد و آخرين علم و تکنولوژي روز دنيا حدودا 1500 يورو هزينه دارد، ولي اگر دندانپزشک در ايران به بيمار بگويد هزينه ريشه درماني دندانش 500 هزار تومان است، يعني تقريبا 100 يورو , بيمار وحشت ميکند. بدين صورت پزشک مجبور ميشود درمان را بدون بزرگنمائي ميکروسکوپ، با موادي متفاوت و در مدت زماني کوتاه تر انجام دهد. چه برايمان خوشايند باشد و چه نه يقينا کيفيت اين درمان با درمان 1500 يورويي قابل مقايسه نيست.
مثال جالبي را برايتان بگويم، انجمن ايمپلنتولوژي آلمان اخيرا يکليست ازهزينههاي جراحي ايمپلنت در کشورهاي مختلف جهان منتشر کرده. برايناساس ميانگين هزينه جراحي ايمپلنت در آلمان با برندهاي تاپ ايمپلنت 1500 يورو، در آمريکا حدود 2300 دلار، در سوئيس 2500 فرانک و در امارات متحده عربي 2500 دلار است. حالا اگر نگاهي به هزينههاي جراحي يک واحد ايمپلنت در کشورمان داشته باشيم متوجه ميشويم که اين هزينهها حدود يک دهم هزينههاي بالا هستند.
اين امر چگونه امکانپذير است؟
با استفاده از برندهاي ايمپلنتهاي بينام و نشان، با کاهش رعايت استانداردهاي علمي، صرف زمان کمتر براي طرح درمان و جراحي بيمار، کاهش هزينه ابزار و تجهيزات و کاهش دقت و ظرافت در جراحي.بي ترديد اينگونه کاهش هزينه جراحي ايمپلنت در مقايسه با قيمتهاي جهاني تبعات چشمگيري براي بيماران به وجود ميآورد و ما اين تبعات را هر روز ميبينيم. بيماراني که در درمان ايمپلنت شکست ميخورند، بيماراني که صدماتي به فکشان وارد ميشود که بعضا غيرقابل برگشت هستند.
آيا با اين مواردي که مطرح کرديد اين کار پزشک کوتاهي در اخلاق پزشکي نيست؟
همانگونه که تشريح شد پزشک خود را با درخواست بيمار تطبيق ميدهد و مجبور است در چارچوب اقتصادي بيمار طرح درمان خود را ارائه دهد. فعاليت درماني هم مانند مشاغل ديگر هزينه بر است و بايد توجيه اقتصادي داشته باشد. متاسفانه تعداد زيادي از بيماران قدرت اقتصادي خوبي ندارند و پزشک مجبور است روش درماني را در نظر بگيرد که هم به بيمار کمک کند و هم او توان پرداختش را داشته باشد. براي مثال در آلمان حدود30 درصد از مردم به دنبال درمان دندانپزشکي در سطح بالا هستند اما در ايران شايد 5 درصد مردم اينطور باشند. ما اکثرا ميخواهيم با کمترين هزينه و در کوتاهترين زمان دندان و لثه مان را درمان کنيم و به فکر طول عمر درمان و کيفيت آن نيستيم. اين طرز فکر براي اعضاي ديگر بدنمان مثل قلب، کليه يا چشم صدق نميکند که براي درمانشان از هيچ هزينهاي دريغ نميکنيم، غافل از اينکه اگر دندان و لثه سالم نباشد، ما سلامتي کل بدن مان را از دست ميدهيم.
آيا اين اخلاقي نيست که پزشک براي بيمار زمان بگذارد و مراحل درمان، انواع درمان وقيمتها را اول بگويد تا خود بيمار چگونگي درمان خود را انتخاب کند؟
يقينا اين وظيفه پزشک است که شيوههاي مختلف درمان را با معايب و محاسنشان براي بيمار توضيح دهد. در کل دنيا زماني که بيمار به پزشک مراجعه ميکند پزشک موظف است براي بيمار وقت بگذارد و راههاي مختلف درمان را براي او تشريح کند. پزشک نبايد و نميتواند يک روش درماني را به بيمار تحميل کند، چون اين بيمار است که نهايتا با توصيه پزشک براي سلامتي جسم و روح خود تصميم گرفته و نهايتا هزينه درمان را پرداخت ميکند.
شما به عنوان يک مخترع در ارائه و جا انداختن اختراعات خود در عرصه بينالمللي و ايران چه دغدغههايي را داشتهايد و داريد؟
26 سالم بود که در رشته دندانپزشکي فارغالتحصيل شدم الان 40 سال دارم و 14 سال است که به صورت تخصصي، فوقتخصصي و مافوقتخصصي مشغول به کار هستم. 9 سال است که در خط اختراعات و اکتشافات قرار گرفتهام و بزرگترين چالش و مشکلاتي که داشتهام اقتصادي بودهاند و هستند. تا کنون شخصا حدود 2 ميليون يورو هزينه کردهام تا بتوانم ابزارهاي جديد جراحيام را طراحي و توليد، تکنيکهاي جراحيام را ثبت و منتشر و نهايتا رشته مافوق تخصصي جديد جراحيهاي ميکروسکوپي و کم تهاجميبازسازي استخوان فک، لثه و ايمپلنت را در دنيا بنيانگذاري کنم.
حالا که با اميد بسيار براي خدمت به کشورم در چارچوب طرح جذب دانش و سرمايه رياست جمهوري به ايران آمدهام، بسيار متاسفم،که عليرغم وعدههاي بسياري که به من داده شده بود، با وجود گذشت دو سال و نيم و پيگيريهاي بيدريغ اداري هيچگونه کمک و حمايتي از پروژه و تکنولوژي جديد و منحصر به فردي که به ايران آوردهام نشده است.
اهداف شما از اين که به ايران بياييد چه بوده است و آيا به اهداف خود رسيدهايد؟
دو سال و نيم پيش وقتي به ايران بازگشتم 3 هدف داشتم. هدف اول من ارائه و انجام تحقيقات علمي اين رشته جديد در دانشگاههاي ايران بود. هدف دوم من تدريس اين رشته به رزيدنتها و متخصصين ايراني در دانشگاهها و انجمنهاي تخصصي در ايران بود و هدف سوم من در اختيار قرار دادن خدمات جديد جراحيهاي کم تهاجمي در زمينه بازسازي استخوان فک، لثه و ايمپلنت در ايران به بيماراني که به اين تکنيکها احتياج دارند و در درمان ايمپلنت شکست خوردهاند و به نوعي صعبالعلاج محسوب ميشوند بود. متاسفانه دو هدف اول من به دليل مشکلات اقتصادي و عدم سرمايهگذاري تا به امروز امکانپذير نشدهاند. ولي در هدف سوم خود پس از تلاش بسيار در راستاي فرهنگسازي براي اين رشته ما فوق تخصصي جديد در ايران کم کم دارم به نتيجه ميرسم و اين بسيار باعث دلگرمي و خوشبختي من است.
تحريمها چقدر براي شما مشکل ايجاد کردهاند؟
بدون شک تحريمها تاثير مستقيم بر روي کيفيت درمان دندانپزشکي دارند. خريداري ابزار و مواد مافوق تخصصي رشته من هم اکنون در ايران ميسر نيست و من مجبورم هر بار که براي تدريس و اکتشافات به آلمان و سوئيس سفر ميکنم اين اقلام را در چمدان همراه خود بياورم. شايد اين مواد و تجهيزات مستقيم تحريم نباشند ولي به دليل اختلال در تبادلات بانکي عملا وارد کشور نميشوند. بدين صورت است که هزينه مطب ما از زمان فشردگي تحريمات چند برابر شده است. خوشبختانه بيماراني که به مطب من مراجعه ميکنند کمتر با مشکلات اقتصادي مواجه هستند و من ميتوانم براي آنها از بهترين مواد و تجهيزات موجود در بازار دندانپزشکي جهان استفاده کنم. ولي متاسفانه اين موضوع براي هر مطب و بيماري صدق نميکند.
در مورد ابزارهائي که اختراع کردهام بايد بگويم که در حال حاضر به 2 دليل وارد بازار ايران نميشوند. اول اينکه علم و دانش ما فوق تخصصي استفاده از اين ابزارها هنوز در کشور موجود نيست و بايد توسعه پيدا کند. دوم اينکه قيمت اين ابزارهاي ظريف که صرفا در زير ميکروسکوپ جراحي و ذرهبينهاي قوي قابل استفاده هستند چندين برابر ابزارهاي سنتي جراحي ايمپلنت است و پزشکان تمايلي به خريد شان نشان نميدهند. از طرفي ديگر اگر حتي پزشکي هم اين ابزارها را خريداري کند و دانش استفاده از آن را کسب کند، بيماران نميتوانند يا نميخواهند در اين زمينه سرمايهگذاري کنند. اميد من بر اين است که با بهبود موقعيت اقتصادي کشور، فرهنگسازي بيشتر، تعليمات و سرمايهگذاري در اين رشته، تعداد بيماراني که در آينده ميتوانند از محاسن قابل توجه اين گونه جراحيهاي ميکروسکوپي بهرهمند شوند، افزايش پيدا کنند.